- پیچ بر پیچ(بَ)
پیچ پیچ. خم بر خم. شکن بر شکن. مار بر مار.
صاحب آنندراج گوید: این لغت اگر در صفت معشوق آید مدحست و در غیر وی ذم:
درین زندان سرای پیچ برپیچ
برادرزاده ای دارد دگر هیچ.
نظامی.
رهی پیچ برپیچ تاریک و تنگ
همه راه پرخار و پرخاره سنگ.
نظامی.
نه چون کودک پیچ برپیچ شنگ
که چون مقل نتوان شکستن بسنگ.
سعدی.
ره عقل جز پیچ برپیچ نیست
بر عاشقان جز خدا هیچ نیست.
سعدی
صاحب آنندراج گوید: این لغت اگر در صفت معشوق آید مدحست و در غیر وی ذم:
درین زندان سرای پیچ برپیچ
برادرزاده ای دارد دگر هیچ.
نظامی.
رهی پیچ برپیچ تاریک و تنگ
همه راه پرخار و پرخاره سنگ.
نظامی.
نه چون کودک پیچ برپیچ شنگ
که چون مقل نتوان شکستن بسنگ.
سعدی.
ره عقل جز پیچ برپیچ نیست
بر عاشقان جز خدا هیچ نیست.
سعدی
